بسم الله الرحمن الرحیم
آنان که کمر همت بر بسته اند که از قعر جان تا اوج جانان سفر کنند، چه راست گفته اند که سالک را در این راه پر فراز و نشیب و سخت کرانه ناپدید، بی گذر از شاهراه ولایت و بی مدد از خضر راه، امید نجاتی نیست. عارفان بالله و استوانه های اخلاق که در طریق سلوک الی الله از خود رسته و به خالق پیوسته اند؛ این همه را وامدار عنایات و توجهات آن امام یگانه دانسته و می دانند. از این روست که می کوشند تا هماره در مجرای فیض بخشی ولی اعظم خدا قرار گیرند.
احساس تشنه بودن انسان را پی زلال آب می برد و نتیجه و مقصود یعنی سیراب شدن می رساند
گرچه در این طریق گه گاهی سراب هوش را می فریبد و چشمه ی زلال را اشتباه می گیرد،
اما درد عطش یک راه بیشتر ندارد و آن دوای آب است و اگر انسان عطشان به زلال آب منتهی نشود نتیجه اش رخت بر بستن از دنیاست ... ،
انتظار شبیه انسان تشنه است که اگر منتظِر به زلال امام منتهی شود سیراب شود و الا نتیجه اش مرگ است و این است معنی روایت " مَن ماتَ و لَم یعرَف إمامَ زَمانِهِ کان مِیتةَ الجاهلیة "
و چه دردناک است عمری پی اغیار دویدن؟!!!
و چه سخت است با درد عطش و رسیدن به سراب به جای آب؟!!!
و چه قدر سوزناک است گذر ثانیه ثانیه ی عمر بدون رسیدن به زلال و کوثر امام؟!!!
و ... .
الهی ! آمدم ردم مکن
آتشینم کرده ای ، سردم نکن
آی خدای گمشدگان در بیابان زندگی! در پی رسیدن به دلدار منتظرانیم ، به دادمان برس و سیرابمان کن با جرعه ای از کوثر انتظار؛
در آستانه ی محرم غمبار هستیم و باز شاهد رسیدن فصل عذا و باز هم فریادمان یالثارات الحسین است و منتظر منتقم خون حسینیم،
السلام علیک یا أبا عبـــــد الله و علی الارواح التی حلت بفنائک
امروز آخرین جلسه ی درس خارج فخر الفقهاء و المجتهدین العظام استاد اساطین الشیعه حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی دامت ظله العالی قبل از ماه محرم بود که در بیانات الهی شان نکاتی در مورد محرم و تعظیم شعائر حسینی فرمودند که تصمیم گرفتم منور کنم این پست از وبلاگ را به کلام دُر بار ایشان.
آیتالله العظمی وحید خراسانی فرمودند : دین، توحید و قرآن فقط به خون سیدالشهدا (ع) زنده است. او پرده از چهره قرآن برداشت و ایمان و دین خدا را او زنده کرد و اگر عاشورایش نبود، آنچه انبیا و مرسلین آوردند، به باد فنا میرفت.
آیتالله العظمی وحید خراسانی، امروز با توجه به نزدیک شدن ماه محرم در مسجد اعظم قم اظهار داشت: دراین ایام، سه مهم پیش رو داریم: اول، نسبت به خودمان، دوم نسبت به مردم و سوم، نسبت به صاحب این ایام.
وی افزود: هرسه بحثش مفصل است، اما اجمال مطلب این است که فرصتی برای شما پیش آمده و این فرصت برقآسا میگذرد و حسرت کبرایش برای فرد فرد ما میماند. در حالیکه هریک از شما میتوانید امر هدایت نفوس را متصدی بشوید.
این مرجع تقلید با بیان اینکه گفتن این کلمه سهل است، اما به کنه مطلب رسیدن در کمال صعوبت است، اضافه کرد: تخصیص آیه نفر، اهمیت نفر را نشان میدهد: فلولا نفر. این نفر برای چیست؟ لیتفقهوا فیالدین. شرح این آیه در این مجال میسر نیست. متعلّق هیأت، یک ماده است و آن ماده، مضاف است. فهم هریک از این دو بسیار دشوار است. آیتالله وحید خراسانی ادامه داد: متعلق، امر تفقه است. خود تفقه یک هیأت دارد و یک ماده. هم هیأت را باید فهمید و هم ماده را.
اما هیأت چیست؟ بین هیئات مختلف، هیأت، هیأت تفعل است. مادهای که تحت این هیأت رفته، فقه است. فقه امر ذات تعلق است. فقه در قرآن فهم است. این فهم متعلَّق به چیست؟ این دین چیست؟
بقیه در ادامه مطلب
همان دینی است که ان الدین عندالله الاسلام. این همان دین است که ابراهیم خلیل با آن عظمت، وقت بنای بیت، آرزویش این بود: «رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ.» آن وقت، کار شما تفقه در این دین است.
وی ادامه داد: منتها این کار به این سادگی میسر نمیشود. افسوس که عمر گذشت، آن وقتی که توانستیم نفهمیدیم وآن وقت که فهمیدیم نتوانستیم. خوشا به حال آنها که در وقت توانستن بفهمند.
آیتالله وحید خراسانی تصریح کرد: اگر این برنامه را از امروز عملی کنید، خودتان انقلاب نفس را درک خواهید کرد. خوب حدیث را بفهمید: «اشراف امتی حمله القرآن و اصحاب اللیل» اولاً امت او چه امتی است؟ «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ.» این ارزش امت اوست. شهدا بر عموم بشر امت اویند. حال باید دید اشراف این امت کیاناند؟ آن هم اشرافی که حضرت خاتم (ص) سکه شرف به سینه آنها نصب کند. «اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاباللیل.»
وی ادامه داد: این بیان عصاره میشود در دوکلمه؛ شرف آن هم شرفی که اشرف عالم او را شرف بداند در این دو کلمه جمع است. «اشراف امتی حمله القرآن و اصحاب اللیل» از امروز شروع کنید بدون استثنا، هیچ شب و روزی بر شما نگذرد، مگر با این عمل. اما روز، حملةالقران؛ «فاقروا ماتیسر من القرآن.» آن اندازه که میسر است قرآن بخوانید، ولی راه باید طوری رفت که سریع به مقصد رسید. تمام دقائق کمال در روایات متشتت است. باید اینها را جمع کرد. این جا این جمله را فرموده و جای دیگر باز فرموده چطور حامل قرآن شو. قرآن بخوانید، اما آن قرآن را هدیه کنید به صاحب عصر ولی زمان (عج). عمل را از خود منقطع و به او متصل کنید. چه میکند این فرموده؟ بحث فنی عظیمی دارد. خود انقطاع عمل از نفس و ربط عمل به مبدأ فیض وجود. حکم اکسیری پیدا میکند که فلز را منقلب میکند.
این مرجع شیعی اضافه کرد: اما کلمه دوم، به اصحاب اللیل مربوط است. به هر وضعی که هست، آخر شب بیدار شوید و روی این مطالب فکر کنید. بالاترین مقام چه مقامی است؟ مقامی که خدا برای شخص اول عالم معین کرده است. دیگر از نظر عقل و نقل غیر از این غیرمعقول است. چنین مقامی را خدا به همچو کسی وعده داد، اما به یک خصوصیت فرمود: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» از این جا باید فهمید چطور عمر ما گذشت و راه را طی نکردیم. به این شرف نرسیدیم. اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاب اللیل.
آیتالله وحید خراسانی افزود: اگر این طور شدیم، نفس ما به مبدأ نور وصل میشود. از آن جا مدد میشود. آن وقت است که بشر خواهد فهمید اثر تربیت این دین چیست؟ این کاری است که باید با خودمان کنیم. اما کاری که با مردم است که این فرصتها از دست نرود، سعی کنید در این دهه که بهار حیات دلهاست به هر قیمتی که هست این دو کار را انجام دهید؛ چرا که بالاتر از این دو پیش خدا هیچ عملی نیست: یک گمراه از خدا را به خدا برگردانید. عبد آبق از این مولا را برگردانید به عبودیت او و یک کسی که امام زمانش را گم کرده با ولی عصر (عج) آشنایش کنید.
این مرجع تقلید با بیان اینکه مجالستان را منحصراً در این دو کلمه صرف کنید، گفت: ارزش این دو مقوله به حدی است که نباید وقت را ببازید و از دست بدهید. اول، آن قرآن و شبزندهداری را عملی کنید. بعد متصدی هدایت مردم شوید. آن وقت، اثرش این است اگر یک گنهکار را از گناه توبه دهید و بیگانه از امام زمان (عج) را با او آشنا کنید. اجرش، ثواب صد سال است که همه روزها را روزه بگیرید و شبها تا به صبح عبادت کنید. «اغتنموا الفرص.» فرصتها را از دست ندهید.
آیتالله وحید خراسانی درباره مطلب سوم گفت: باید وظیفهمان را نسبت به صاحب این ایام بدانیم و بفهمیم که چه خونی ریخته شده است؟ هیچ دانستیم که چه کسی کشته شد؟ شیخ طوسی، شیخ صدوق و ابن قولویه این روایت را نقل کردهاند. مختصری از این روایت بس است. این نص حدیث صحیحی است که مثل شیخ انصاری در موارد احتیاط در نفوس طبق سند این حدیث فتوا میدهد. در این حدیث مسأله این است: «اشهد انّ دمک سکن فیالخلد» شهادت میدهم خون تو در خلد مسکن کرده است. کیست که بفهمد حسین بن علی کیست؟ خلد کجاست؟ در آن ملأ اعلی که مرکز قدیسین عالم است، خون او زینت آن عالم است. کسی که جسمش آنجاست، روحش کجاست؟ کیست که بفهمد چه کسی کشته شد؟ چطور کشته شد؟ برای چه کشته شد؟
وی ادامه داد: ما در آن حد نیستیم که خود او را بشناسیم. باید نگاه کنیم ببینیم آن آخرین مرحلهای که شعاع وجود او تابیده به کجا رسیده، بعد کشف کنیم که آن آفتاب چیست وکجاست؟ وقتی شعاعش به زائر قبرش میخورد، اثرش معلوم میشود. فرمود: پیاده اگر بروی به هر قدمی یک حسنه برایت مینویسند و یک سیئه محو میکنند. سواره بروی به هرجا که سُم اسبت برسد به هر قدمی یک حسنه ثبت و یک سیئه محو میشود. یعنی از آنجا تصفیهات میکنند تا لیاقت پیدا کنی. فرمود، وقتی رسیدی به در حرم، خدا تورا از مفلحین قرار میدهد. خود من هنوز متحیرم چه خبر است. وقتی رسیدی به در حرمش میشوی از مفلحین. یعنی چه از مفلحین؟ به قرآن رجوع کنید و ببینید به فلاح رسیدن چه شرایطی دارد؟ بعد بفهمید این دستگاه چه دستگاهی است.
این مرجع شیعی با اشاره به آیات شریف قرآن گفت: در سوره مومنون میخوانیم: «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون.» تا برسد به اینجا که «والذین هم عن اللغو معرضون.» وقتی به این جا رسید، میشود «المفلحون.» این مقام به قدری عظیم است که «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون.»
آیتالله وحید خراسانی اضافه کرد: این چه اکسیری است که این طور منقلب میکند؟ آهنی را به طلای احمر مبدل میکند که در راه قبر او قدم زده است. مهم این است که فرمود وقتی فرغت من مناسکک، وقتی از مناسکت فارغ شدی، آنجا حج بیت است، با این افتراق که آن حج، حج بیت است و اینجا حج خود خداست. حج قصد است و مقصد در آنجا عبارت است از کعبه، اما مقصد در این زیارت، خود خداست، چون به نص صحیح: «من زار الحسین بکربلا کان کمن زارالله فی عرشه.»
پس از حج خدا که فارغ شدی، آنکه محیرالعقول است، این است که فرمود: وقتی فرغت من مناسکک، خدا مینویسد تو را از فائزین. دیگر از مقام مفلحین از در قبر او به بالا سر او متقلب میشود به فائزین. متن کلام خدا را باید دید تا حدیث را فهمید. «الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله والئک هم الفائزون.» مقام فائزون این مقام است: «یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها ابدا ان الله عنده اجر عظیم.»
این مرجع جهان اسلام خاطرنشان کرد: این مرحله که مرحله کمال سعادت بشری است، در گرو بالای قبر سر حسین بن علی (ع) است. کسی که این طور زیارت قبرش او را منقلب میکند، آیا روز قیامت وقتی مادرش با آن پهلوی شکسته با آن بازوی ورم کرده، آن پیراهنی که به همچو خونی آغشته بر سر بیندازد، چه خواهد شد و چه خواهد کرد؟ این است که مملکت باید یکپارچه «یا حسین» بشود. باید سراسر این مملکت شیون و صیحه در عزای یک همچو کسی باشد.
عالمی منقلب است و مردم خیال میکنند این عزاداریها در حد افراط است. عقل کجا، شعور کجا! هرچه هست، تفریط است. واقعه، واقعهای است که نص صحیح این است: «جمیعالخلائق بکت السموات السبع.» هفت آسمان بر او گریه کرد. «بکتالسموات السبع والارضون السبع و ما فیهن و ما بینهن و ما یری و ما لایری.» مردم باید بیدار شوند. ابن حجر هیثمی کتابی در رد شیعه نوشته و در این کتاب تصریح کرده که تمام رجال عامه ـ آنها که اهل حدیث و نظرند ـ ضبط کردند که وقتی سر او بالای نیزه رفت، در تمام زمین هرجا سنگ از کره برداشتند، خون جوشید. وظیفه مردم در ایام عاشورا چیست؟ ای شیعه علی بن ابی طالب! به این لاطائلات گوش نده. اگر دستتان از دامن او کوتاه شد، خسرالدنیا و الاخرهاید.
آیتالله وحید خراسانی در پایان گفت: این دین، این توحید و این قرآن فقط زنده به خون اوست. اوست که با این قدم و با این عمل، کاری کرد که تا روز قیامت این دین آسیب نبیند. او پرده از چهره قرآن برداشت و ایمان و دین خدا را او زنده کرد. چرا یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر مثل پروانه دور قبرش میگردند؛ چون اگر عاشورای او نبود، آنچه انبیا و مرسلین آورده بودند به باد فنا رفته بود.
نظر |